در سال 1949 یکی از نقاط عطف تاریخ فرش اردکان در جهان کشف شد و آن فرش گره دار پازیریک بود که در منطقه مرزی مغولستان پیدا شد.
این فرش اردکان تاریخی که به عنوان پوشش اسب مورد استفاده قرار می گرفت، از نظر حاشیه و تصاویر مرکزی شباهت زیادی به نقوش دوره هخامنشی دارد و از نظر ظاهری شباهت زیادی به اشیای کشف شده در لرستان ایران دارد.
همین شباهت های ظاهری باعث شد بسیاری از کارشناسان این فرش دستباف را به ایران و تاریخ فرش ایران نسبت دهند.
از سوی دیگر سالنامه چینی سوئیسو اشاره می کند که فرش پشمی ایران در دوره ساسانی یکی از کالاهای وارداتی به چین محسوب می شد که نشان از رونق و قدرت قالی بافی در ایران در زمان ساسانیان دارد.
اسناد و مقالاتی که تاریخ فرش ایران را بیان می کند به این دو مورد محدود نمی شود و از مهمترین آنها می توان به مطالب منتشر شده در کتاب حدود العالم اشاره کرد که نشان می دهد قالی بافی در منطقه فارس در قرن سوم قمری بسیار پر رونق بوده است.
با توجه به این سند معتبر می توان نتیجه گرفت که قالی بافی و بافت فرش دستباف از دوران پیش از اسلام در ایران رایج بوده و بافت قالی های گره دار بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که تصور می شد.
سیروس پرهام که بسیاری از دوستداران هنر و فرش در ایران با نام میترا می شناسند، درباره تاریخچه فرش ایران چنین می گوید:
در آثار نقاشان مسیحی اروپایی قرن پانزدهم، تمام قالیها مربوط به آناتولی و قفقاز بوده و نمونههای باقیمانده از قالیبافی مسیحی قرن سیزدهم و چهاردهم مربوط به قفقاز و آسیای صغیر بوده و نمونههای ایرانی پیش از صفوی وجود نداشته است.
بافت ها در آن زمان هنوز فرش پازیریک کشف نشده بود و گمان می رفت که قالی بافی هزار سال عمر داشته و رواج آن در ایران مدیون پادشاهان صفوی بوده است.تاکنون سعی شده است معتبرترین اسناد در مورد تاریخ فرش ایران در زمان شاهان ایرانی و قبل از اسلام ارائه شود.
حال پس از این بررسی اولیه به سراغ تاریخچه فرش ایران در زمان پس از ورود آن ها می رویم. ما در ایران به سراغ اسلام می رویم و کمی از تاریخچه آن برای شما می گوییم.